"All roads lead to Rome."
• ترجمه: «همه راهها به رم راهبرند»
o مترادف فارسی: «همه راهها به رم ختم میشوند»
• "All's fair in love and war."
• ترجمه: «عدالت در دوستی و جنگ»
• "All's well that ends well."
• ترجمه: «همهچیز خوب، پایانش نیز خوب»
o متضاد فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا میرود دیوار کج» مولوی
• "All that glisters is not gold."
• ترجمه: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
o مترادف فارسی: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
o مترادف فارسی: «هر گردی گردو نیست»
• "All things come to he who waits."
• ترجمه: «هرکه صبر کند به همه چیز میرسد»
o مترادف فارسی: «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی»
• "All work and no play makes Jack a dull boy."
• ترجمه: «هماش کار بدون سرگرمی، جک را به بچهای خل تبدیل میکند»
• "An apple a day keeps the doctor away."
• ترجمه: «یکعدد سیب در روز، دکتر را دور نگهمیدارد»
• "An eye for an eye and a tooth for a tooth."
• ترجمه: «چشم برای چشم و دندان برای دندان» انجیل عهد عتیق
o مترادف: «چشم در عوض چشم و دندان در عوض دندان»
• "Another man's poison is not necessarily yours."
• ترجمه: «سم دیگران نباید الزامأ برای تو باشد»
o مترادف لاتینی: "One man's medicine is another man's poison."
o ترجمه: (داروی یکی، کشنده دیگری است)
• "An ounce of prevention is worth a pound of cure."
• ترجمه: «یک اونس پیشگیری بهتر از یک پاوند مداوا است»
o مترادف فارسی: «چرم را تا سگ نبرده باید حفظ کرد»
o مترادف فارسی: «گوشت را نباید دم چنگ گربه گذاشت»
• "April showers bring May flowers."
• ترجمه: «رگبار آوریل، باعث فراوانی گل در ماه مه است»
• "Ask and you shall receive."
• ترجمه: «سؤال کن تا بیابی»
o مترادف فارسی: «پرسان پرسان میروند هنوستان»
• "Ask me no questions, I'll tell you no lies."
• ترجمه: «از من نپرس تا به تو دروغ نگویم»
• "Ask no questions and hear no lies."
• ترجمه: «نپرس تا دروغ نشنوی»
• "As you make your bed, so you must lie in it."
• ترجمه: «رختخوابت را که پهن کردی باید در آن هم بخوابی»
o مترادف فارسی: «آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته»
o مشابه فارسی: «خودکرده را تدبیر نیست»
• "As you sow, so shall you reap."
• ترجمه: «چوکاشتی باید بدروی»
o مترادف فارسی: «چو جو کاشتی، جو حاصل آید»
o مترادف فارسی: «هرچه بکاری تو، همان بدروی»
• "A watched kettle (pot) never boils."
• ترجمه: «کتری که موظباش باشی هرگز نمیجوشد»
o مشابه فارسی: «اگر خودم بالای سرش بودم پسر میزایید»
• "A woman's work is never done."
• ترجمه: «کار زن پایانپذیر نیست»
o بیتی از شعر: "A man may work from sun to sun, but a woman's work is never done"
o ترجمه: (مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دلبنداست// زن همیشه به کار ِخانه خویش چست و چالاک در جهداست»
o مترادف فارسی: «کار کدبانو (کار منزل) تمامشدنی نیست»
• "A woman needs a man like a fish needs a bicycle."
• ترجمه: «یک زن به مرد همانقدر محتاج است که یک ماهی به دوچرخه» (طنز)
• "A word to the wise is enough" (or "sufficient.")
• ترجمه: «کلمهای به دانا کفایت کند»
o اصل لاتینی: «Verbum sapienti saepet.»
o مترادف فارسی: «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»
• "A word spoken is past recalling."
• ترجمه: «جملهای که گفته شد قابل بازگشت نیست»
o متراف فارسی: «تیری که رها شد به چله باز نگردد»
• "Barking dogs seldom bite."
• ترجمه: «سگی که پارس میکند، به ندرت گاز میگیرد»
o مترادف فارسی: «سگ لاینده، گیرنده نباشد»
• "Be careful what you wish for, you might just get it."
• ترجمه: «چیزی را که برای دیگران آرزو میکنی ممکن است نصیب خودت شود»
• "Beauty is in the eye of the beholder."
• ترجمه: «زیبایی در چشم بیننده است»
o مترادف فارسی: «علف به دهن بزی شیرین است»
• "Beauty is only skin deep, but ugly goes straight to the bone."
• ترجمه: «زیبایی سطحی است اما زشتی تا استخوان نفوذ میکند»
• "Beauty may open doors but only virtue enters."
• ترجمه: «زیبایی درهای بسته را میگشاید اما فقط پرهیزگاران داخل میشوند»
• "Beer before liquor, you'll never be sicker, but liquor before beer and you're in the clear."
• ترجمه: «آبجو پیش از لیکور سالم نیست، اما لیکور پیش از آبجو سرحالآورنده است»
• "Beggars can't be choosers."
• ترجمه: «گدا، انتخابکننده نیست»
• "Better be alone than in bad company."
• ترجمه: «تنهایی بهتر از بودن در جمع دوستان بد است»
o مترادف فارسی: «دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد»
• "Better to be thought a fool, than to open your mouth and remove all doubt."
• ترجمه: «اگر به نظر ابله آیی، بهتر از آن است که دهانت را باز کنی و بلاهتت ثابت شود»
• "Better late than never."
• ترجمه: «تأخیر داشتن بهتر از هرگز نرسیدن است»
o مترادف فارسی: «دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است»
• "Better safe than sorry."
• ترجمه: «ایمنی بهتر از تأسف است»
o مترادف فارسی: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد// دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست» سعدی
• "Better the devil you know than the devil you don't."
• ترجمه: «ابلیس آشنا بهتر از ناآشنا است»
• "Birds of a feather flock together."
• ترجمه: «پرندگان همجنس با هم پرواز میکنند»
o مترادف فارسی: «کبوتر با کبوتر، باز با باز// کند همجنس با همجنس پرواز»
• "Bitter pills may have blessed effects."
• ترجمه: «داروی تلخ شفابخشتر است»
• "Blood is thicker than water."
• ترجمه: «خون از آب غلیظتر است»
o مترادف فارسی: «اول خویش، سپس درویش»
• "Blood will out." (This has a parallel in Chaucer: Murder will out.)
ترجمه: «خون فوران خواهد کرد» بر اساس نقلقولی از شاسر: قتل برملا خواهد شد»
• "Boys will be boys." A Latin proverb
• ترجمه: «پسربچه، میخواهد پسربچه باشد»
o اصل لاتینی: «Sunt pueri pueri, pueri puerilia»
o ترجمه: «پسربچه، پسربچه است و میخواهد بازیهای پسرانه کند»
• "Brain is better than brawn."
• ترجمه: «عقل، بهتر از زور بازو است»
• "Bread is the staff of life."
• ترجمه: «نان، قوت زندگی است»
• "Breakfast like a king, lunch like a prince, dine like a pauper."
• ترجمه: «صبحانه مانند یک شاه، نهار مثل یک شاهزاده، شام مثل یک فقیر»
o مترادف فارسی: «صبحانه را تنها، ناهار را با دوستان و شام را با دشمنت صرف کن»
• "Butter is gold in the morning, silver at noon, lead at night."
• ترجمه: «کره در صبح مانند طلا، در ظهر مانند نقره، در شب مثل سرب است»
• "Chance favors the prepared mind."
• ترجمه: «بخت به یاری اندیشههای پیشرو وارد میدان میشود.» لویی پاستور
• "Cider on beer, never fear; beer upon cider, makes a bad rider."
• ترجمه: «از نوشیدن شراب سیب روی آبجو هرگز نترس؛ اما نوشیدن آبجو روی شراب سیب سوارکار بدی از تو میسازد.»
• "Close but no cigar."
• ترجمه: «نزدیک بود، اما سیگار را نبردی.»
• "Close only counts in horseshoes and hand-grenades."
• "Clothes make(th) the man."
• ترجمه: «احترام مرد به لباس است.»
o مترادف فارسی: «آستین نو پلو بخور!»
• "Clothes don't make the man."
• ترجمه: «احترام مرد به لباس نیست.»
o مترادف فارسی: «آدم را به جامه نشناسند»
o تمثیل: «لباس طریقت به تقوا بود// نه در جبه و دلق و خضرا بود»
o تمثیل: «تن آدمی شریف است به جان آدمیت// نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» سعدی
• "Common sense ain't common."
• ترجمه: «همهگان از شعور برخوردار نیستند.» ولتر
• "Cowards die many times, but a brave man only dies once."
• ترجمه: «آدم ترسو چندین بار میمیرد، اما آدم شجاع فقط یکبار.»
o مترادف فارسی: «ترسو مرد»
o مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است»
• "Cross the stream where it is the shallowest."
• ترجمه: «از کمعمقترین محل رودخانه گذر کن!»
o مترادف فارسی: «بیگدار به آب نزن!»
• "Curiosity killed the cat. Satisfaction brought it back"
• ترجمه: «کنجکاوی باعث مرگ گربه است، رضامندی زندگی دوباره به او میبخشد.»
• "Cut your coat according to your cloth."
• ترجمه: «جامه خود را به اندازه پارچهات بدوز!»
o مترادف فارسی: «پا را به اندازه گلیم خود دراز کن!»