1. هر دو کوتاه هستند. کنایه کوتاهتر از مثل است. کنایات در سطح واژه گسترش مییابند، اما مثلها جملهای کامل یا شبهجمله هستند.
2. کنایه و مثل هر دو دو روی دارند. با این تفاوت که روی دوم کنایه مجاز (با در نظر گرفتن تفاوت کنایه و مجاز) و روی دوم مثل استعاره است.
3. کنایه و مثل هر دو رواج دارند و پر کاربرد هستند.
4. در محور جانشینی، کلید واژههای مثل ها و کنایات اغلب تغییر میکند. گاه از یک مثل یا کنایه با تغییر واژهها به تناسب اقلیم، وضعیت، کاربرد و زمان دهها شکل وجود دارد که از این حیث مثل و کنایه شبیه هم هستند.
نمونه یک مثل در محور جانشینی:
میراث شغال به گرگ میرسد
ارث خرس مرده به کفتار میرسد
میراث خرس به گرگ میرسد
میراث خرس کهنه به کفتار نو میرسد
و یا مثل: " سیبی که به هوا بیندازی هفتاد تا قل میخوره تا به زمین بیفته" سی شکل دیگر دارد. یکی از ویژگیهای امثال تنوع ژرف ساخت دستوری آنها در محور جانشینی است.
نمونه تغییرات یک کنایه در محور جانشینی:
آب در هاون ساییدن/کوبیدن/سودن/کوفتن
آب به ریسمان بستن
آب به غربال بر آوردن/پیمودن
آب به کلوخ بستن
باد در غربال بیختن
باد در قفس کردن
نقش بر آب زدن/ ریختن
خشت برآب زدن
کشتی به خشک راندن
حله برآب بافتن
درخت در شوره نشاندن
گره بر باد بستن/ زدن
اینگونه امثال و کنایات که روایتها و شکلهای مختلف با معنی و مفهوم و کاربرد واحد از آنها در دست است در محور همنشینی، ژرفساختی یکسان دارند که در رو ساخت و محور جانشینی واژگان جانشین یکدیگر میشوند.